بر این باوریم كه قرآن كتاب جامعی است و تمامی حقایق هستی به طور كامل در آن تبیین شده است .
... وَ نَزَّلْنا عَلَیْكَ الْكِتابَ تِبْیاناً لِكُلِّ شَیْءٍ» (ما این كتاب را بر تو نازل كردیم كه بیانگر همه چیز است (نحل/ 89))
هدف نهایی نزول قرآن ، انسان سازی و تربیت بشر است بنابراین منظور از «همه چیز» تمام اموری است كه انسان برای پیمودن راه تكامل به آنها نیاز دارد اموری كه تمامی جنبههای مادی ، معنوی ، فردی و اجتماعی او را در برمیگیرد. كافی است به دریای پرفیض قرآن سری بزنیم تا از گوهرهای ناب معارف آن بهرهمند شویم .
از جمله مطالبی كه در قرآن به طور تفضیل بیان شده ، مسائلی است كه از رووس موضوعات علم روانشناسی به شمار میرود. یكی از امور مهم زندگی انسان چگونه اندیشیدن است. چرا كه نحوه تفكر هر فرد به طور مستقیم بر احساسات و عملكردهای او تاثیر میگذارد و به این ترتیب ، شخصیت انسان را تحت الشعاع خود قرار میدهد.
اندیشهی صحیح، تفكری است كه ابعاد بالقوه وجود انسان را به فعلیت برساند و او را به سوی رشد و فلاح رهنمون شود. به میزانی كه اندیشه مثبت داشته باشیم حیات طیبه روزیمان میشود، از سلامت روح و روان برخوردار میشویم و از جنبههای مختلف زندگیمان لذت میبریم .
از سوی دیگر به میزانی كه تفكرمان منفی باشد ، فقر ، نفرت ، گریز از خلق و دیگر اموری كه در این راستاست دامنگیرمان میشود.بنا به نقش مهمی كه « اندیشه صحیح » در زندگی ما ایفا میكند، در محضر قرآن قرار میگیریم تا بیاموزیم كه چگونه بیندیشیم .
إِیَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاكَ نَسْتَعینُ (حمد/5)
در این آیه مباركه فعلهای « نَعْبُدُ» و «نَسْتَعینُ» به صورت متكلم مع الغیر آمده است. گویی قرآن به ما میآموزد كه برای حركتهای مثبت، باید با جمعهای سالم همراه شویم .
برخی افراد مردم گریز و جمع گریزند، تصور میكنند تواناییها و آموختههای خودشان برای پیمودن راه كمال و وصال كافی است ، و نیازی ندارند كه به جمع خوبان بپیوندند. اما این دیدگاه، تفكری است اشتباه. اندیشه صحیح این است كه بپذیریم خداوند در جمع بركتی قرار داده كه در حركتهای فردی ، از آن میزان بركت برخوردار نمیشویم. برای به ثمر رسیدن امور مثبت و ارزشمند ، باید با گروهی از خوبان همراه گردیم .
وقتی که قلب هایمان كوچك تر از غصه هایمان میشود، وقتی نمیتوانیم اشک هایمان را پشت پلك هایمان مخفی كنیم و بغض هایمان پشت سر هم میشكند ...
وقتی احساس میكنیم بدبختیها بیشتر از سهم مان است و رنج ها بیشتر از صبرمان ... وقتی امیدها ته میكشد و انتظارها به سر نمیرسد ... وقتی طاقتمان تمام میشود و تحمل مان هیچ ...
آن وقت است كه مطمئنیم به تو احتیاج داریم و مطمئنیم كه تو فقط تویی كه كمكمان میكنی ... آن وقت است كه تو را صدا میكنیم و تو را میخوانیم ...
آن وقت است كه تو را آه میكشیم تو را گریه میكنیم ... و تو را نفس میكشیم ... وقتی تو جواب میدهی، دانه دانه اشکهایمان را پاك میكنی ... و یكی یكی غصه ها را از دلمان برمیداری ...
گره تك تك بغض هایمان را باز میكنی و دل شكسته مان را بند میزنی ...
سنگینی ها را برمیداری و جایش سبکی میگذاری و راحتی ...
بیشتر از تلاشمان خوشبختی میدهی و بیشتر از حجم لب هایمان، لبخند ...
خواب هایمان را تعبیر میكنی، و دعاهایمان را مستجاب ...
آرزوهایمان را برآورده می کنی ؛ قهرها را آشتی میدهی و سختها را آسان تلخ ها را شیرین میكنی و دردها را درمان
ناامیدی ها، همه امید میشوند و سیاهی ها سفیدسفید ...
یادمان باشد پیمانی را که در طوفان با خدا بستیم در آرمش فراموش نکنیم...
« خدايا، هرگاه دلم رفت که محبت کسي را به دل بگيرد، تو او را خراب کردي، خدايابه هرکه و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستي، عشق هرکسي را که به دلگرفتم، تو قرار از من گرفتي، تو اين چنين کردي تا به غير از تو محبوبي نگيرم و به جزتو آرزويي نداشته باشم و جز تو به چيزي و يا به کسي اميد نبندم. »خدایا شکرت...
برخي از مردم چيزهايي را شريک خدا گرفته اند و آنان را مانند خدا دوست دارنداما مومنان خدا را بسيار دوست دارند.
حال جاي اين پرسش است که چه کساني مشمول حب الهي مي شوند وچه کساني مشمول حب الهي نميشوند؟ در جواب بايد بگوييم حب خداوندشامل افرادي مي شود که حبشان در مسير خدا و ائمه اطهار باشد.
خداوند نيکوکاران، صابران، متقيان، مطهران، متوکلان و مقسطان، عادلان وپرهيزگاران و نمازگزاران را دوست دارد و شرط حب خدا نسبت به بنده اش ايناست که انسان مطيع اوامر الهي باشد و خداي خود را از صميم قلب دوستداشته باشد.
اگر محبت خدا را داشتيد و اثرات آن در عمل و زندگي شما آشکار مي شد،خداوندهم شما رادوست ميدارد وبه دنبال اين دوستي اثراتش در مناسباتاو با شما آشکار ميگردد و گناهان را ميبخشد و شما را مشمول رحمتشميکند و دليل دوستي متقابل خداوند نيز روشن است زيرا او وجودي استاز هر نظر کامل و بي پايان و به هر موجودي که در مسير تکامل گام بر ميداردبر اثر سنخيت پيوند محبت خواهد داشت
حال در جواب اين سوال که چه کساني مشمول حب الهي نمي شوند، بايد گفت:
حب خداوند شامل افرادي که حب شان در مسير خدا و ائمه اطهار نباشد نميشود.خداوند متجاوزان، کافران، ظالمان، متکبران، فخرفروشان، خائنان، مفسدان و بد زبانانرا دوست ندارد.
پيامبر اکرم (ص) در پاسخ به اين پرسش که چه چيز موجب محبت خدا و محبتمردم مي شود؟ فرمود: به آنچه نزد خداي عزوجل است دل ببند تا خدايت دوستبدارد و از آنچه مردم دارند، دل برکن مردم دوست خواهند داشت.
در سوره آل عمران آيه 31 داريم:
قُلْ اِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ الله ُ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْکُمُ الله ُ وَ يَغْفِرْلَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ الله ُ غَفُورٌ رَحيمٌ.
اي پيامبر، بگو اگر خدا را دوست داريد، از من پيروي کنيد تا خدا نيز شما را دوستداشته باشد و گناهانتان را بيامرزد. خدا، آمرزنده و مهربان است
تو را حب است و ما را هم تمنّا تجلي کن ز نورت بر دل ما
گفتم:خدای من چرا راضی شدی من برای آن همه دلتنگی اینگونه زار بگریم؟
گفت:عزیزتر از هر چه هست!اشک تنها قطره ای است که قبل از آنکه فرود آید عروج می کند،اشک هایت به من رسید و من یکی یکی بر زنگارهای روحت ریختم تا باز هم از جنس نور باشی و از حوالی آسمان،چرا که تنها اینگونه می شود تا همیشه شاد بود.
گفتم:آخر آن چه سنگ بزرگی بود که بر سر راهم گذاشته بودی؟
گفت: بارها صدایت کردم، آرام گفتم از این راه نرو که به جایی نمی رسی ...